بیـــــــــــد مجنــــــــــــــــون

همیشه چیزی برای گفتن هست ، مهم این است که تو چه میخواهی بشنوی!؟!

ترسو

صفحه گوشی ، دیشب را ساکت گزارش میدهد . نه زنگی و نه حتی تک زنگ!
صبحانه نمیخوریم ، زشت است ساعت یک صبحانه خوردن
برای ناهار نان نداریم حوصله دیدن مردم هم نیست
دیشب را هم نخوابیده ایم فقط ادای خواب!
چقدر خسته ام ،
وقتی ناهار نداری و حوصله مردم را
خواب می چسبد آنهم امروز که فردایش جمعه است
جدول ها هم لج شده اند
کتاب ها ، تعطیل
نت ، تحریم
سرم گیج میرود؟ یا چیزی توی ذهنم پیچیده ؟
….؟
یخچال هم انگار قهر است
تو رو به جان کارخانه ات
فقط یک ته استکانی دیگر
از همانی که دیشب هم ندادی و …
چه مهربان است این بالش!
مانند دیشب
می افتم و دیگر بر نمیخیزم
مانند هر شب

تنهایی که میگویند
چقدر می تواند از این زشت تر باشد؟
یا سخت تر؟

کسی سیگار ندارد؟؟؟؟

 

پ.ن: همه ترسو ها از دیدگاه مردم نسبت به خودشان می ترسند پس سعی می کنند خود را خوب جلوه کنند

پ.ن2: آن بالایی من نیستم یا حداقل به آن شدت که …

پ.ن3: خوب حدس زدی …

No comments yet»

بیان دیدگاه